بهترین راه یادگیری احوالپرسی به زبان انگلیسی!
یکی از مهمترین بخشهای یک مکالمه دو نفره مرحله معرفیه. مرحلهای که میتونه انجامِ اشتباهش باعث از بین رفتنِ کامل ارتباط بشه! برای همین اهمیت به شما پیشنهاد میکنیم حتما این مطلب رو تا انتها بخونید و اگه تجربهای در این مورد دارید برامون بنویسید.
مراحلِ معرفی خود به زبان انگلیسی
خب همونطور که گفتیم معرفی به زبان انگلیسی اهمیت بالایی داره و دقیقا به همین دلیل تصمیم گرفتیم این کار رو در ۱۰ مرحله براتون توضیح بدیم. این مراحل به این ترتیب میتونه انجام بشه:
Greeting
Your name
Location
Position
Qualification
Experience
Family
Hobbies
Age
Fun Fact
این مراحل رو قراره تو این مطلب همراه هم باز کنیم و برای هر کدومش مثالهایی رو بنویسیم، پس همراه ما باشید.
- این مقاله رو هم بخون!
احوالپرسی – Greeting
این مرحله تو فرهنگ خودمون همون احوالپرسیه! کاری که ما بعد از دیدن همدیگه یا در ابتدای گفتوگو بهش میرسیم. اگه دقت کنید احوالپرسی به دو دسته کلی تقسیم میشه:
رسمی
خودمونی
این دستهبندی در فرهنگ انگلیسیزبانها هم صادقه و به دو دسته زیر تقسیم میشه.
Formal
Informal
احوالپرسی رسمی در زبان انگلیسی
برای انجام یک گفتوگوی رسمی در زبان انگلیسی راههای مختلفی هست که چندتا مثال رو با هم مرور میکنیم.
Hello
Good morning
good evening
البته توجه داشته باشید که از good night استفاده نکنید! چون دقیقا معنی عکس میده و اصلا حالت خوبی نداره. یه اصطلاح دیگه هم داریم:
احوالپرسی غیررسمی در زبان انگلیسی
بعضی وقتها هم در یک جمع خودمونی هستیم و نیازی نیست خیلی شرایط رسمی رو رعایت کنیم و میتونیم از اصطلاحات غیر رسمی استفاده کنیم، مثلِ مثالهای زیر:
hey
What’s up
Hi
What’s good
yo
- این مقاله رو هم بخون!
معرفی اسم – Your name
خب بعد از احوالپرسی میرسیم به معرفی خودتون که مسلما مهمترین بخشش معرفی اسمتونه. معرفی اسم هم شرایط مختلفی داره، این شرایط به مدل صحبت شما برمیگرده و اینکه این صحبت در چه موقعیتی داره انجام میشه. اگر در شرایط حضوری خواستید خودتون رو معرفی کنید:
I am Parsa.
My name is Parsa.
اگر هم که از طریق تلفن دارید خودتون رو معرفی میکنید:
This is Parsa.
محل زندگی – Location
در مرحله بعدی به این میرسیم که شما محل زندگی خودتون رو معرفی میکنید.
I’m from Iran.
I come from Iran.
I was born and raised in Iran.
شاید باورتون نشه ولی این بخش هم میتونه با توجه به شرایط مختلف متفاوت باشه. مثلا ممکنه شما در جایی به دنیا اومده باشید و در جای دیگه بزرگ شده باشید که بهصورت زیر اینو میتونید بگید.
I was born in Ramsar but raised in Tehran.
اما بعضی وقتها شما یه جا به دنیا اومدی، یه جای دیگه رشد کردی ولی الان جای دیگهای هستی که برای این شرایط از مثال زیر استفاده میکنید:
I grew up in Tehran but now live in Karaj.
معرفی جایگاه شغلی و سِمَت – Position
در این بخش شما باید درباره جایگاه شغلی خودتون و وضعیتی که در محل کار خودتون دارید صحبت کنید.
برای این بخش هم مثالهای زیر رو داریم که شما میتونید ازش استفاده کنید.
I work at Safir in the Digital Marketing department.
I am a manager at Starbucks.
سطح تحصیلات – Qualification
یکی دیگه از مهمترین بخشهایِ معاشرت کاری و معرفی خودتون، مربوط به وضعیت تحصیلیِ شماست و اینکه بتونید وضعیت تحصیلیتون رو برای مخاطبتون شرح بدید. برای این بخش هم مثال زیر یکی از پرکاربردترین جملههاست:
I’m a university graduate.
I have a graduate degree in Marketing.
I’m still an undergraduate.
خانواده – Family
ممکنه در بخشی از صحبت لازم بشه که اطلاعاتی درباره خانوادتون ارائه بدید. البته این بحث معمولا در صحبتهای غیر رسمی اتفاق میافته. برای این کار هم شما میتونید از جملات زیر استفاده کنید:
I’m the first of three children.
I’m an only child.
I have a younger brother.
سرگرمیها – Hobbies
همه ما در زندگی خودمون سرگرمیهایی داریم که ممکنه در بخشی از صحبتهامون نیاز باشه بهشون اشاره کنیم. مثلا یکی از بزرگترین سرگرمیهای من پیادهروی و نوشتن هستش. پس اگه جایی لازم باشه که سرگرمیهام اشاره کنم، بدون شک میتونم درباره این موضوعها بگم. چندتا مثال براتون در ادامه نوشتم که میتونید ازشون استفاده کنید:
I enjoy hiking and going on long walks.
I’m a huge cinephile.
I usually read books in my free time.
- این مقاله رو هم بخون!
سن – Age
یکی دیگه از اطلاعاتی که درباره شما اهمیت بالایی داره، سن شماست و شما درباره این نکته هم میتونید از مثالهای زیر استفاده کنید:
I’m thirty years old.
I was born in 1984.
خاطره سرگرم کننده – Fun fact
شاید براتون جالب باشه و شاید دلیلش اینه که تو فرهنگ ما معمولا این بخش زیاد مورد توجه قرار نمیگیره! ولی در فرهنگ کشورهای انگلیسیزبان این مساله اهمیت داره که شما بعد از صحبت درباره خودتون برای برقراری ارتباطی بهتر با مخاطب یه خاطره طنز درباره خودتون تعریف کنید. این بخش از اون اطلاعاتیه که داشتنش از نبودش خیلی بهتره، پس بهتون پیشنهاد میکنیم یکی دوتا خاطره بامزه همراه خودتون داشته باشید.
امیدواریم این مطلب براتون مفید بوده باشه و ازش استفاده کنید و بتونید ارتباطات مفیدی رو برای خودتون بسازید.
راستی حتما نظراتتون رو برامون بنویسید.
Follow your dreams..
دیدگاه خود را بنویسید